گاهی به مرگ فکر میکنم، به اینکه اگه من همین فردا بمیرم چی میشه؟ قطعا هیچی ، هیچ اتفاقی نمیفته و جهان هنوز ادامه خواهد داشت...
چند روز پیش خواب دیدم که مردم. حسرت بود کلی تودلم، میگفتم چرا هنوز داستانمو ننوشتم، چرا نشدم اون آدم مهمیکه دنیا رو دگرگونه ساخت:/(زهی خیال باطل:/) وقتی به مرگ فکر میکنم قدر زندگیو بیشتر میدونم...(البته بماند که بعضی وقتها خیلی دوست دارم که بمیرم، که نباشم)
سنسی (مربی کاراته) میگه که اصلا چیزی به نام مرگ وجود نداره بلکه همه از اینجا به جهان دیگری رجعت میکنند(این جمله عین جمله ایه که گفتهها) آره دیگه خلاصه هر کی یه جور میبینتش
کاش حسرت به دل نمیرم، خدایا کی میشه کتابمو بنویسم کی میشه که...
فکر کنم الان که این پستو میخوانی من دارم ریاضی کار میکنم:/